سپینودسپینود، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 15 روز سن داره

عشق کوچک زندگی ما

جشن تولد یکسالگی

سلام عزیز دل مامان ببخشید که انقدر دیر اومدم تا وبلاگ شما رو به روز کنم ،سرم خیلی شلوغه عزیز مامان جشن تولدت رو به خاطر مریضیت با چند روز تاخیر 12 دیماه خونه مامانی ناهید برگزار کردیم که همین جا من از طرف خودم و شما از مامانی و بابایی تشکر ویژه دارم و البته خاله آزاده و دایی سعید مهربونت که تموم زحمتای جشن شما به گردنشون افتاد. خاله برات سنگ تموم گذاشته بود عسلم همه غذاها و دسر و تزئینات کار خاله آزاده است ایشالا برای نی نی خوشگلشون جبران کنیم و از همه مهم تر یه تشکر خیلی خیلی ویژه از دختر گلم که تا ساعت یک شب مارو همراهی کرد من و بابا جونم دیگه ....... عکس خوشگلاتم در ادامه ...... راستی مامان جون تم تولدتم کیت...
25 دی 1392

تولدت مبارک عزیزترینم

  امروزکه که فرشتگان خداازعشق سرشار بودند وپایکوبی میکردند دانستم تو ای نازنین پای برزمین خاکی گذاشته ای پس برای خوشامدگویی هدیه ای تقدیمت میکنم وآن قلب کوچک وبی ریای من است تولدت مبارک عشق مامان              دختر که داشته باشی، با خود تصور می کنی پیچ و تاب شانه را در نرمی موهای بلندش و کیف عالم را می بری از انعکاس تصویر خرگوشی بستنشان دختر که داشته باشی، خیال می کشاندت به بعد از ظهر گرم روز تابستانی که گوشواره های میوه ای از گیلاس های به هم چسبیده به گوش انداخته اید -همان هایی که هر که بیاویزدشان از شادی لبریز می شود و خنده ی از ته دل امانش را می برد-...
3 دی 1392

اولین یلدا

سلام به خوشگل ترین عروسک دنیا امسال اولین یلدایی بود که کنارمون بودی دخترکم یلدارو خونه عمو جمشید(عموی بابا)بودیم و شما برعکس همیشه خیلی کم شیطونی کردی و اصلا سرحال نبودی نمی دونم چرا . یک پاییزه دیگه هم اومد و رفت.دنیا عوض نشد اما دوست داشتن تو کهنه تر و شیرین تر شد.مهربونم عمر شادی هایت به بلندی یلدا ، یلدات مبارک قشنگ ترینم     ...
1 دی 1392
1